فانوس
دقت کردی وقتی که بچه بودی خیلی جاها تو نگاهت یه شکل خاصه! ولی بزرگ که میشی وقتی روزی گذرت به همون جا میخوره یه شکله دیگه میشه!!! مثلا اگه کوچه ای تو ذهنت تو دوران کودکی بزرگ باشه بزرگتر که میشی اون کوچه رو کوچیک می بینی! با تعجب خیره میشی به کوچه! . . . کوچه همون کوچست! یعنی چه اتفاقی ممکنه افتاده باشه! اوه خدای من گیج شدم... یعنی کوچه تغییر کرده یا من شاید دنیای من بزرگ شده و همه چیز تو نگاهم کوچیک و محدود شده خدایه تو با اون بزرگیت ما رو چطور می بینی یه لحظه می ترسی... . . یه صدایی می یاد این صدایه کی میتونه باشه!!! این منم که از بزرگیه خدا لبها بی اراده لب به سخن گشودن گوش کن چی داره میگه!؟ خدایا حفظ کن مرا از آنچه که برایم نهان و عیان است که تو بدان داناتری و پناه برم به تو از شر آنچه دانی زیرا تو دانایی و من ندانم آری بس است مرا پروردگارم... بس است مرا پروردگارم...
www . night Skin . ir |